چگونه با استراتژی اقیانوس آبی، مرزهای بازار را بشکنید؟

استراتژی‌های سنتی ریشه در مدل‌های نظامی دارند و فضای رقابت در آن‌ها به اقیانوس سرخ تشبیه شده است. اقیانوس سرخ در فضای بازار ثابت تعریف می‌شود که مرتبا رقبای جدیدی وارد فضای محدود آن می‌شوند. در چنین بازاری پیشی‌ گرفتن از رقبا و دریافت سهم بیشتر از بازار تنها راه پیروزی و موفقیت است.

با این حال، زمانی‌که ژرف‌تر به  موضوع نگاه می‌کنیم، به سادگی متوجه می‌شویم که ما باز هم درون یک پارادایم جاری غرق شده‌ایم، پارادایمی که بر ذهن اکثریت ما غالب شده و خارج شدن از آن کمی غیرممکن به نظر می‌رسد.برای شنای موفق در اقیانوس‌ سرخ همواره لازم است که رقبا پشت سر گذاشته شوند. اقیانوس‌های سرخ بسیار مهم هستند و از واقعیت‌های تجارت در دنیای کنونی محسوب می‌شوند. اما برای حفظ سطح بالایی از عملکرد کافی نیستند. شرکت‌‌ها به چیزی فراتر از رقابت نیاز دارند، برای رسیدن به سود بیشتر و فرصت‌های رشد بزرگ‌تر باید اقیانوس‌های آبی خلق شوند.

مفهوم استراتژی اقیانوس آبی و خلق مداوم آن

بیایید قبل از هر چیزی مفهوم اقیانوس آبی را با هم بررسی کنیم. با این‌که اصطلاح اقیانوس آبی جدید است، اما مفهوم و موجودیت آن‌ جدید نیست. اقیانوس‌های آبی جزو ویژگی‌های محیط کسب‌وکار در گذشته و حال بوده‌اند. به عنوان مثال،به صد سال گذشته برگردید و از خود بپرسید که چه تعداد از صنایع امروزی در آن زمان ناشناخته بودند؟ حال به بیست سال بعد فکر کنید! چه تعداد از صنایعی که الان ناشناخته هستند، در آن زمان وجود خواهند داشت؟ اگر تاریخ همانند گذشته تکرار شود، صنایع متعددی در آینده وجود خواهند داشت که هم‌اکنون وجود ندارند.تاریخ به ما می‌آموزد که صنایع هرگز متوقف نخواهند شد، آن‌ها به صورتی پیوسته ظهور می‌کنند و تکامل پیدا می‌کنند. در واقع، ما دارای ظرفیتی هستیم که به شدت آن را دست کم می‌گیریم.

نوآوری در ارزش: سنگ‌بنای استراتژی اقیانوس آبی

آن‌چه که برندگان اقیانوس‌های آبی را از بازندگان تفکیک می‌کند، رویکردهای آن‌ها در تدوین استراتژی‌شان است. شرکت‎‌های فعال در اقیانوس سرخ به دنبال پیشی گرفتن از رقبا هستند، آن‌ها دنباله‌روهایی بیش نیستند و نمی‌توانند از دریافت سود و رشد محدودی فراتر روند. اما خالقان اقیانوس‌های آبی، رقابت را کنار گذاشته و آن را ملاک عمل نمی‌دانند.

نوآوری ارزش زیربنای استراتژی‌های جدید است، زیرا سبب شیوه‌ی نوین تفکر در حوزه‌ی تدوین و اجرای استراتژی می‌شود. نوآوری ارزش، بر روی هر دو مولفه‌ی نوآوری و ارزش به مقدار یکسانی تاکید می‌نماید. ارزش‌آفرینی شرط لازم برای موفقیت شرکت بوده، اما برای برجسته ماندن در بازار کافی نیست. نوآوری بدون ارزش نیز شرکت را به سمت فناوری‌‌محوری، پیشگامی در بازار و آینده‌نگری متمایل ساخته و بدین‌ترتیب چیزهایی که برای خریداران قابل پذیرش بوده و آن‌ها حاضرند در قبال آن پول پرداخت کنند، فراموش می‌شود. از همین رو، نوآوری ارزش تنها هنگامی به وقوع می‌پیوندد که شرکت‌ها مولفه‌ی نوآوری را با قیمت، مطلوبیت و هزینه همسو کنند.