آن‌سوی طوفان مغزی چه می گذرد؟

زمانی که یک ایده جدید شکل می‌گیرد نمی‌توان نادیده گرفتش بلکه نوعی حس جاودانگی در آن وجود دارد. ادوارد دوبونو

فرایند طراحی ترکیبی از شهود، درک، تعمق و اندیشه است. بسیاری از طراحان آن را با طوفان مغزی آغاز می‌کنند جستجو و کاوشی بدون محدودیت برای یافتن ایده‌های اولیه که به پالایش حل مسئله کمک می‌کند و باعث گسترش طرز فکر در مورد آن می‌شود.

طراحی تلاشی پرازدحام:

“نقطه برتر فرایند طراحی، ترکیبِ الهام، هنر، علم و فرهنگ است. جف اسمیت”

روش های متعددی برای تفکر و خلق کردن وجود دارد که حدود سه مرحله اصلی از فرایند طراحی را سازمان‌دهی می‌کند و دربرمی گیرد.این 3 مرحله عبارت‌اند از:

1-شناسایی مسئله

2-ایده یابی

3-خلق فرم

شما این امکان را دارید که این تکنیک‌ها را ترکیب کرده و مطابق ویژگی‌های پروژه‌های خود به کار ببرید. تقریباً هر شخصی می‌تواند یاد بگیرد چگونه قابلیت‌های مربوط به خلاقیت را در خود رشد دهد بااین‌حال فرایند خلاقیت تمایل به پیروی از مسیرهای قابل پیش‌بینی دارد. با تجزیه کردن این فرایند به گام‌های مختلف و پیاده‌سازی روش‌های هوشمند تفکر و عمل، طراحان می‌توانند ذهن خود را به راه‌حل‌های فوق‌العاده‌ای باز کنند که رضایت مشتریان، کاربران و حتی خود آن‌ها را فراهم آورد.

در محل کار همکاری یک اصل است چراکه طراحان باید مدام با مشتری، کاربران و همکاران در تعامل و ارتباط باشند. تمرین‌هایی که در ادامه برایتان بازگو خواهیم کرد؛ هم شامل فعالیت‌ها و رویکردهای تیمی می‌شود هم روش‌ها و تکنیک‌هایی است که به طراحان کمک می‌کند تا خلاقیت فردی خود را توسعه دهند و به نمایش درآورند.

شناسایی مسئله:

چگونه مسئله را شناسایی و تعریف کنیم؟

بیشتر پروژه‌های طراحی با یک مسئله آغاز می‌شوند. در ابتدای کار طراحان و مشتریان اغلب به‌صورت مشابه، بسیار محدود فکر می‌کنند و همین امر موجب کاهش میزان موفقیت درنتیجه نهایی می‌شود.

اما پس از معلوم شدن نوع پروژه در مرحله طراحی، ابتدای ایده‌ها کم‌ارزش و فراوان‌اند. آن‌ها با شدت از ذهن بیرون می‌آیند. در مراحل بعد این استخر پر از ایده محدود به ایده‌هایی می‌شود که بیشتر به موفقیت نزدیک‌اند؛ بنابراین طراحان اغلب با یک دوره مطالعه نامحدود و سرگرم‌کننده کار را شروع می‌کنند. این فرایندی است که شامل نوشتن لیست‌ها به همراه ترسیم اسکچ ها، تصاویر و نقشه‌برداری ازآنچه می‌دانند و همین‌طور ساختن نمودار از مسائلی که هنوز برایشان ناشناخته است، می‌شود. روش‌هایی مانند طوفان مغزی و نقشه‌برداری از ذهن به طراحان کمک می‌کند تا ایده‌های مفهومی را خلق کنند.

اما شاید این سؤال به ذهن برسد که چرا این قبیل تکنیک‌ها ضروری‌اند؟
آیا یک شخص خلاق نمی‌تواند در جای خود بنشیند و خلاقیت خود را بروز دهد؟

تفکر تنها در مغز اتفاق نمی‌افتد. تفکر می‌تواند زمانی اتفاق افتد که ایده‌ها به‌صورت ملموس دربیایند. تفکر زمانی اتفاق می‌افتد که گروهی با یکدیگر در حال کار بر روی هدف مشترکی باشند. طوفان مغزی گام نخست در فرایند بسیاری از طراحان است. این روش، مادر بسیاری از ابزارهای تفکر است؛ بنابراین ما آن را در ابتدا موردبررسی قرار می‌دهیم.

منبع: کتاب تفکر طراحی کرافیک آن سوی طوفان مغزی

نویسنده: آلن لاپتن

“تیم محتوا اژانس تبلیغاتی زیبالون”